مقدمه
یکی از بخش های مهم بدن آدمی ، سر میباشد که به عنوان افضل بدن از آن یاد میشود. بشر در طول تاریخ با پوشش و تزئیناتی که برای سر انتخاب کرده بود نه تنها قصد محافظت از آن را داشت بلکه همانگونه که مهمترین عامل شناسایی هر فرد بخشی از سر او یعنی صورت بوده ، سر نیز در معرفی موقعیت و طبقه اجتماعی ، سن و نظام اعتقادی به صورت یاری رسانده است. یکی از پوشش هایی که سر را میپوشاند ، کلاه میباشد. در گذشته در کشور ما، کلاه، بخش جدانشدنی از لباس مردان به شمار میرفت. کلاه برای مرد به منزله چادر برای زن بود و مردی بدون کلاه در کوچه و بازار دیده نمیشد.کلاه از این جهت ضروری بود که مردان عضو «سر» را سلطان و فرمانده بدن میپنداشتند و اعتقادشان بر این بود که باید برای این عضو، حرمتی بسیار قایل شد تا آنجایی که حتی هنگام خواب، عرقچین بر سر میگذاشتند و جز دیوانگان، مردی بدون کلاه دیده نمی شد. در اهمیت کلاه همین بس که باور داشتند اگر مردی بدون کلاه، آب بخورد دلیل بر عدم عقل و حواس وی است و اگر بنا به دلایلی عرقچین از سرشان میافتاد، کف دست شان را روی سر میگذاشتند و آب میخوردند.
کلاه در بین عشایر ایران از حمله بختیاریها تنها بخشی از لباس و نوعی پوشش نیست بلکه یک نماد پرراز و رمز است که کارکردها و جنبه های مفهومی ، اجتماعی و آیینی آن به مراتب مهم تر و برجسته تر است. در بررسی ابعاد مختلف کلاه ، مقاله زیر ارائه میشود.
پیشینه کلاه
هنر- صنعت نمد مالی یکی از ابتدایی ترین و قدیمی ترین شیوه های نساجی است که بشر ساکن نجد ایران به آن دست یافته است. قدمت نمد مالی و ساخت کلاه نمدی به زمانی باز میگردد که انسان موفق به اهلی کردن گوسفند و استفاده از پشم آن برای پوشاک گردید. قدیمی ترین سندی که استفاده از کلاه نمدی را نشان می دهد مربوط به نقش برجسته «آنوبانيني» (Anubanini)، شاه لولوبي ها در سر پل ذهاب است. لولوبی ها از اقوام غير آريايي بودند كه از حدود ۵۰۰۰ سال پيش و قبل از شكل گيري حكومتهاي ماد و پارس در منطقه وسيعي از شمال كوهستان زاگرس كه از قسمت شمال غربي درياچه اروميه آغاز شده و استانهاي آذربايجان غربي، همدان، كردستان، لرستان و كرمانشاهان ايران را به همراه بخش وسیعی از کوهپایههای علیای رود دیاله در عراق در بر ميگرفت، زندگي ميكردند. این نقش برجسته با قدمتي ۴۸۰۰ ساله به عنوان قديمي ترين نقش برجسته ايران و شاید آسيا و جهان باشد.در این نقشه برجسته ، آنوبانی نی کلاه نمدی بر سر دارد.
تصویر بازسازی شده آنوبانی نی در سرپل ذهاب
کشف برخی از محصولات نمدی از جمله زیرانداز، پوشش و عرق گیرهای حیواناتی چون اسب و استر در گوردخمه های باستانی در فلات ایران، بصورت مستند، عمر این هنر- صنعت را به حدود هزارة اول ق.م میرساند (ابراهيمي ناغاني،1389). در حوزه فرهنگ ایران، کهن ترین سند در باره پیشینه کلاه نمدی ، سنک نگاره های تخت جمشید است که کلاه نمدی را بر سر مادها به نمایش میگذارد و نشان میدهد که مردم ماد از این کلاه استفاده میکردند. مادها این نوع کلاه را از لولوبی ها اقتباس کردند. کلاه نمدی که با نام «خسروی» شناخته میشود ، پیشینه آن را به دوران ساسانی نیز پیوند میدهد و تداعی کننده کلاه پادشاهی یا کلاهی است که پادشاه که در آن زمان خسرو نامیده میشد، بر سر میگذاشت. فردوسی در این باره چنین سروده است:
چو من زین زرین نهم بر سیاه بسر بر نهم خسروانی کلاه
کلاه نمدی در مقاطعی کلاهی بود که قلندران بر سر میگذاشتند و گاهی کلاه عامه مردم بود.
کلاه در ادبیات و فرهنگ
حکیم ابوالقاسم فردوسی در کتاب شاهنامه در چند جای اشاره کرده است که ایرانیان به هنگام سوگ و عزا کلاه از سر بر می داشتند.
در روایت مرگ اسفندیار:
به ایران زِ هر سو که رفت آگهی بینداخت هر کس کلاه مهی
در سوگ رستم بر سهراب:
پیاده شد از اسب رستم چو باد به جای کُلَه خاک بر سر نهاد
در سوگ فریدون بر ایرج:
همه جامه کرده کبود و سیاه همه خاک بر سر به جای کُلاه
در سوگواری بهرام بر بهرامشاه:
چو بهرام در سوگ بهرامشاه چهل روز ننهاد بر سر کُلاه
رودکی
روی هر یک چون دو هفته گرد ماه جامه شان تحفه سورینشان کلاه
حافظ
ای قبای پادشاهی راست بر بالای تو زینت تاج و نگین از گوهر والای تو
آفتاب فتح را هر دم طلوعی می دهد از کلاه خسروی رخسار مه سیمای تو
نظامی
به خسروزادگان پشتت قوی باد سرت زیر کلاه خسروی باد
صائب میگوید:
حُسن چون آرد به جنگِ دل سپاهِ خویش را بشکند بَهرِ شگون، اول کُلاهِ خویش را
در فرهنگ عامیانه یا فلکلور در حسب الحال ها ، کنایه ها و ضرب المثل های زیادی از کلاه استفاده شده است که هر کدام معنی و مفهوم خاصی را بیان می کند:
• کلاه را برای سرما و گرما بر سر نمیگذارند به معنی اینکه کلاه نشانه مردی و مردانگی است.
• کلاه کسی پشم نداشتن به معنی سبک بودن ، بیارج بودن ، اهمیت نداشتن ، رسوا شدن و نیاز مند بودن.
• کلاه در پای به معنی بسیار فروتن و فرودست است.
• کلاه گرفتن به معنی درخواست پول و گدائی است.
• کلاه افکندن و کلاه برکشیدن به معنی کرنش در برابر دیگری و بزرگداشتن اوست.
• کلاه خود را قاضی کردن از روی وجدان قضاوت کردن
• کلاه کسی را برداشتن: فریب دادن
• کلاه بسر : کنایه از مرد بودن
• کلاه عقل از سر کسی افکندن: از خود بیخود کردن
• کلاه کسی پس معرکه بودن: عقب از دیگران بودن
• کلاه گشاده بود. از عهده امری برنیامدن
• بلند کلاه گذاشتن: سرفراز شدن
• کلاه از سر کسی برداشتن: وقتی خبر خوشی به کسی می رسانند و درخواست مژدگانی می کنند ، کلاه از سر آن شخص برمی دارند.
• کلاه از بهر کسی دوختن: قصد یاری و مساعدت دادن به کسی
• کلاه احمد بر سر محمود گذاشتن: به وقت نیازمندی و نداری با مال دیگران مدارا کردن.
• کلاه زیر گلو بستن: استوار کردن کلاه
• کلاه شرعی : حیله در احکام
• کلاه شیطانی: کلاهی نوک باریک و کاغذی و مسخره آمیز
• کلاه کلاه کردن: از کسی گرفتن و به دیگری دادن
• اگر سر باشد کلاه بسیار: کنایه از اینکه وقتی مهم مرد و مردانگی است.
• در کلاه گوشه کسی ننگریستن: نسبت به کسی بدیده تحقیر نگریستن.
• کلاه شکستن: کنایه از برگردانیدن کلاه و کج نهادن آن که نشان از غرور و فخرفروشی دارد.
• کلاه درهم رفتن: خلافی به میان آمدن
• کلاه گوشه شکستن به معنی نازیدن و به خود بالیدن و سروری است. چنانکه « خواجه شمسالدین حافظ» می سراید:
نه هر که طرف کُلَه کج نهاد و تند نشست کلاهداری وآئین سروری داند
• کج کلا بودن یا داشتن به معنی سروری و مهی است.
• کلاهداری پادشاهی و سروری و بزرگی است.
• کلا نهادن تاج بر سر کسی نهادن است.
• کلاه بالا گذاشتن به معنی نپائیدن ناموس و سربلندی زنان خانواده، که این خود گمان میرود نشانه باوری کهنتر باشد
• تُف به کلاه کسی گفتن ناسزائی به اوست.
• کلاه به آسمان یا هوا انداختن نشانه ذوق کردن و شادی بسیار است.
• کلاه پاره بودن نشانه پرورش نیافتگی و زبان گشادگی بیپروای مرد است
• سرش بی کلاه مانده : کنایه از اینکه چیزی عایدش نشده ، مغبون واقع شده ، رودست خوردن.
• لچک به جای کلاه بر سر گذاشتن : اشاره به تحقیر فرد و نداشتن خوی و خصلت جوانمردی است.
• کلاه تنها در بیداری ایرانیان نشان بزرگی و سروری نیست بلکه در خواب نیز نوید بزرگی و اقبال نیک را می دهد. تعبیر«دستار و کلاه و بر سر داشتن آنها در خواب» نوید فرمانروایی و بزرگی و «از دست دادن یا کم و کاست یافتن آنها» نشان از تنزل مقام و مرتبه است. همچنین تعبیر «در داشتن و نداشتن کلاه و دریدن و چرکین شدن و از سر افتادن آن در خواب»، حکایت از اندوه و مرگ و از دست دادن سروری و بزرگی دارد.
جغرافیای کلاه:
در گذشته قلمرو کلاه نمدی گستره ای وسیع از شمال خلیج فارس تا خراسان و گیلان را در بر میگرفت. امروزه در بسیاری از مناطق ایران دیگر مورد استفاده قرار نمیگیرد.اما در بین همه لرزبانان رایج و تنها تفاوت آن در نوع رنگ کلاه مورد استفاده است. کلاه نمدی به رنگ سیاه، تنها در بین بختیاری ها استفاده میشود. لرهای کهگیلویه و بویراحمد و لرستان از کلاه نمدی با رنگ قهوه ای تیره و روشن استفاده میکنند. کلاه نمدی سیاه در روستاهای چهارمحال و روستاهای اطراف اصفهان هنوز مورد استفاده قرار میگیرد. کلاه نمدی در بین اهالی دیلمان در استان گیلان نیز هنوز طرفدارانی دارد. رنگ این کلاه معمولاً قهوه ای است. در بین قشقایی ها نیز نوعی کلاه نمدی نخودی و سفید رنگ (گاهی قهوه ای) که به کلاه دوگوشی معروف است و شبیه به تاج میباشد ، رواج دارد. در گذشته استفاده از کلاه نمدی در بین ساکنان ساحل شمالی خلیج فارس به ویژه در استان بوشهر نیز رواج داشته است. کلاه در میان کردها «کولاد» ، در زبان پهلوی « کولاف» در بین گیلکها « کوله» در لهجه سنگسری «کلف » در بین سمنانی ها « کوله » در لهجه نطنزی « کله» و در لهجه طبری« کلا» نام دارد.
مشخصه های کلاه
کلاه بختیاری که در گویش محلی «کله»(kola) نامیده میشود پوششی است گرد ، از جنس نمد(پشم) ، بیشتر به رنگ سیاه و گاهی به رنگ قهوه ای روشن یا قهوه ای تیره و در گذشته سفید ، بدون لبه ، از پائین به بالا گشادتر ، پایین آن سفتتر و فرم و شکل آن نیمکره بوده و معمولا ًشکل سر را به خود میگیرد. اندازه آن در طول زمان نوسان داشته و در حال حاضر نزدیک به 12سانتیمتر است. ضخامت نمد کلاه حدود 5 میلیمتر وجنس آن مرغوب و خیلی نرم باشد. این کلاه عقب و جلو ندارد و هر طور و از هر طرفی که روی سر گذاشته شود تفاوتی نمیکند. در روی سر به سمت عقب، جلو، چپ و راست قرار داده میشود.
ماده اولیه کلاه از پشم گوسفند ، گاهی کرک بز( پشمی که لابلای موی بز است) و نوع مرغوب آن از کرک شتر است که در اثر رطوبت ، فشار و حرارت در هم تنیده شده و نوعی منسوج را به وجود میآورد. برای بالا بردن کیفیت کلاه، صابون و زرده تخم مرغ نیز به ماده اولیه افزوده میشود. برقسمت سقف و فوقانی کلاه معمولا ًسه سوراخ به عنوان هواکش و جلوگیری از تعرق تعبیه میکنند. گاه برای جلوگیری از چرک شدن و تعریق کلاه داخل آن را با پارچه ای که به آستر معروف است میپوشانند. نمدهای کهنه و فرسوده قابل تبدیل به نمدهای کوچکتر برای مصارف دیگری هستند.
نمد که قابلیت انعطاف پذیری زیادی دارد ، بسیار ارزان و مواد اولیه آن به آسانی تهیه و در دسترس میباشد. ابزارکار برای تهیه نمد نیز ساده و ارزان است. نمدمالان نیز مزد اندکی برای تولید آن دریافت میکنند. کلاه در کارگاه های نمدمالی و توسط نمد مال و کلاه مال ساخته میشود. در دیرباز کارگاههای نمدمالی در شهرهای شوشتر ، دزفول ، ایذه ، شهرکرد ، بروجن ، نجف آباد و...فعال بودند. امروزه کارگاههای تولید کلاه نجف آباد مشهورتر هستند.
انواع کلاه نمدی در بختیاری
کلاه نمدی انواع مختلفی دارد:
1- کلاه خسروی سفید: این نوع کلاه در گذشته مورد استفاده قرار میگرفت. بعد از وضع قانون« اتحاد شکل البسه و تبدیل کلاه» مصوب مورخ 6 دیماه ۱۳۰۷ شمسی مجلس شورای ملی، کلیه اتباع ایران در داخل مملکت مکلف گردیدند با لباس متحدالشکل و کلاه پهلوی و نیم تنه بافته شده در ایران ملبس گردند. متخلفان نیز به حبس تا هفت روز محکوم میشدند. این قانون در شهرها از سال۱۳۰۸ و در روستاها از سال ۱۳۰۹ شمسی اجرا گردید. با تصویب این قانون، مامورین شهربانی و ژاندارمری بر مردم فشار زیادی آوردند و در نتیجه استفاده از کلاه نمدی سفید در بختیاری تقریباً منسوخ گردید. امروزه از این نوع کلاه استفاده نمیشود. بسیاری از بزرگان ، جنگجویان و سواران از این کلاه استفاده میکردند. بسیاری از سواران بختیاری در جنگ های مشروطه نیز کلاه سفید بر سر داشتند.
2- کلاه خسروی سیاه : سیاه رنگ و به شکل استوانه است. انتهای آن اندکی بر آمده میباشد و از ارتفاع آن نسبت به کلاههای قدیمی ( کلاه سفید) به طور محسوس کاسته شده است اما نسبت به دیگر کلاه ها ی مشابه از ارتفاع و مرغوبیت بیشتری برخوردار است. بعد از منسوخ شدن استفاده از کلاه سفید، این نوع کلاه در بین بختیاری ها رواج عمومی پیدا کرد.
3- شب کلاه : «شوکله show kola » این کلاه بیشتر توسط جوانان مجرد ، چوپایان ، افراد کم درآمد و گاهی به هنگام کار مورد استفاده قرار میگیرد. این کلاه از یک نمد ضخیمتر و پست تر ساخته شده ، معمولا ًرنگ آن قهوه ای روشن یا قهوه ای تیره است. علت نام گذاری آن به « شب کلاه » این است که چوپانان با همین کلاه میخوابیدند و سر را بر روی قطعه سنگی یا شی ای میگذاشتند و کلاه حائل سر و آن شی بوده است. اما به نظر میرسد از دیر باز ایرانیان شب کلاه را در شب بر سر میگذاشتند چنانکه در شعر آمده است:
سرم ز می چو شود گرم پادشاه خودم چو شمع افسر من شد کلاه شب پوشم
کلاه های نمدی را میتوان از لحاظ اندازه و ارتفاع به بزرگ یا بلند ، متوسط و کوچک یا کوتاه نیز تقسیم بندی کرد که با تقسیم بندی فوق مطابقت دارد یعنی کلاه های سفید بلند ، کلاه خسروی سیاه متوسط و شب کلاه نوع کوتاه آن است.
کارکردهای کلاه
علاوه بر کارکردهای اجتماعی کلاه که بطور مجزا به آن پرداخته میشود. کلاه سر را در مقابل سرما ، نور خورشید ، وزش باد و برخورد با اشیاء و اجسام حفظ میکند. کلاه نمدی از استحکام زیادی برخوردار است و به خوبی از سر در مقابل نیش پرندگان ، گزند جوندگان و حشرات و اشیاء نوک تیز و برنده محافظت میکند. «کلاه در زندگی بختیاری ها جای مهمی را اشغال میکند:برای اینکه توجه کسی را که در دور دست قرار گرفته است،جلب کنند،آن را با دست تکان میدهند.میتوانند بدون اینکه خودشان را به زحمت بیندازند آن را به طرف حیوانی که از گله جدا شده است و یا در محل نامناسبی ایستاده است پرتاب کنند،در موارد بسیاری مردها در درون کلاه خود یک سوزن به نمد فرو کرده اند و مقداری نخ هم دور آن گذاشته اند. از کلاه برای حمل آب[ و حتی برخی اشیاء کوچک و کم وزن] در فواصل کوتاه و یا اندازه گیری گندم و جو استفاده میکنند(دیگار،1366 :247)».
کلاه یک نماد اجتماعی است
برای یک ایلیاتی لباس تنها تن پوش و پوشش نیست بلکه جنبه های اجتماعی فراوانی دارد. یک نماد اجتماعی است که هویت ایلی و اجتماعی را به نمایش میگذارد ، بیانگر حالات گوناگون ، باورها ، معتقدات و ارزشهای فراوانی است. لباس به ویژه « کلاه» برای بختیاری ها حائز ارزش و اهمیت فراوانی بوده است. کلاه یک نماد اجتماعی و مبین نوع شخصیت ، جایگاه و منزلت اشخاص است. حاوی پیامی است که حالات مختلف فرد و شرایط روحی و روانی متفاوت وی را بازگو میکند. کلاه سمبل سرزندگي و نشاط ، شادی و غم ، سن و بلوغ ، غرور و هیجان است. نشانه ی سروری، بزرگی، جنگاوری، دلاوری و پهلوانی است. بلوغ ، مردانگی و جایگاه مرد را بیان میکند. کلاه بر سر گذاشتن اعلام بلوغ و کمال اجتماعی ، ابراز وجود، تشخص و ارزشمندی است آنگونه که برهنگی «سر » و «پا» نشانه بی ارج بودن ، فرومایگی ، اندوه و غم ، ناتوانی و بی پناهی است. کلاه نشانه شرف و غیرت است و کج نهادن آن بر سر حکایت از بزرگی و سروری ، دلاوری و جوانمردی و شجاعت است. چنانکه « خواجه شمسالدین حافظ» می فرماید:
نه هر که طرف کُلَه کج نهاد و تند نشست کلاهداری وآئین سروری داند
از آنجایی که در سنگ نگاره های ایرانی هیچگاه مرد بزرگی بدون کلاهی یافت نشده است ، بر طبق باور بختیاری ها ، مردان بایستی همواره کلاه بر سر داشته باشند زیرا کلاه، بخشی از هستی و پایگاه مرد در میان مردم است و موقعیت ، جایگاه ، منش ، تشخص و سن وی را نشان میدهد و هر مرد ارجمندی باید کلاه به سر داشته باشد. حتی گاهی نقش کلاه بر سنگ نگاره های قبرها نیز دیده میشود که بیان می دارد که این قبر متعلق به مردی بزرگ میباشد.
کلاه جزیی از پوشش بختیاری است که تنها در هنگام خواب و به وقت سوگ و یا در مواقعی کوتاه از سر برداشته میشود. در یک کلام کلاه و لباس از ارزشهای متعالی مورد پذیرش افراد سخن میگوید که کارکردهای طبقاتی و اجتماعی متنوعی را ایفا میکرد.
نوع قرار گرفتن آن بر سر فرد حالات مختلف و شرایط روحی و روانی فرد را به نمایش می گذارد. هنگامی که کلاه را در انتهای سر و مایل به عقب قرارمی دهند نشانه حرکت است. وقتی آن را بر بالای پیشانی و بگونه ای که پیشانی را بپوشاند قرار دهند نشانه خشم ، ناراحتی یا سوگواری است. کج نهادن کلاه به سمت چپ یا راست احساس سروری ، بزرگی ، غرور ، مباهات ، جنگاوری ، پهلوانی و گاهی نشاط و شادی فرد را به نمایش میگذارد که البته برازنده هر کسی نیست. کسانی کلاه خود را کج میگذارند که از شایستگی و قابلیت لازم برخوردار باشند. اگر بر خلاف باور عمومی کسی کلاه خود را کج بر سر بگذارد ، ممکن است مورد تمسخر و استهزاء قرار گیرد. راست نهادن کلاه نیز به منزله تشخص ، فخر ، غرور و بزرگی است.
با این اوصاف در گذشته برای یک بختیاری بسیار سخت و دشوار بود که یار دیرین و هویت و نماد هزاران ساله اش را از خودش جدا کند و دور سازد. در بختیاری، کلاه از سر بزرگی گرفتن و به جایش کلاه کاغذین نهادن نشانه خوار کردن اوست. در کوهستان بختیاری روزی پیرمردی نقل کرد: « مشغول کار بودم چند نفر نظامی از آنجا عبور میکردند ، وقتی مرا دیدند که کلاه بر سر دارم ، یک نفرشان پیاده شد ، به طرف من آمد ، کلاه از سرم برداشت با چاقو آن را چهارپاره کرد. آن روز چنان تحقیر ، خوار و خفیف شدم که احساس کردم دیگر ارزش ، شرف و غیرت برایم نمانده است. وقتی کلاه از سر ما برمیداشتند ، دریافتم که هنگام نابودی ما فرارسید.».
منبع: آزادمردان بختیاری
نظرات شما عزیزان: